1 ـ خدايا! امسال را سالي پر از شادي و شور گردان. همهي مريضهاي دنيا را شفاي عاجل عنايت كن و به خانوادههايي كه عزيزي از دست دادهاند، صبر و بردباري. هيچ كس را شرمندهي خانوادهاش نكن و ريشهي بيكاري، فساد، جنگ و همهي فتنههاي شيطاني را خشك كن.
2 ـ خدايا! در اين سال جديد، ياريم كن تا بُرج نسترنم را سريع تر به تمومش كنم. واحدهاي مجتمع را به قيمت بالا پيش فروش كنم. امسال هم نذر ميكنم به خانهات تشرف پيدا كنم. ديگر وسوسه نشده و لب به نجسي نزنم. بارالها! نذر ميكنم اگر ملك كلنگي پدريم فروش بشه، يك كيلو خُرما خيرات كنم و يك ماشين صفر واسه صبيهي مرحومه حاجيه خانم بخرم كه انشاالله اگر براي ثوابش البته، صيغهي من شدند، حرف و حديثي نباشه.
3 ـ يا خدا! امسال هم گذشت و زير هشتي، سال نو رو با هم بنديها گذروندم. دريغ از سيب هفت سين، حاليته. كاش ميتونستم يك سيب رو بو كنم، فقط بو كنم، حاليته. دلم ميخواست ميتونستم يه جا سير گريه كنم، حاليته. اي خدا، يعني ميشه سال ديگه، كنار خانوادهام، بابام، نه نهم سال رو نو كنم؟ خدايا! چي ميشه يك بارم صداي ما رو بشنوي. اگه چه صدامون خش داره، جنس مون خرابه، اما به خودت قسم دلمون صافه، حاليته. خلاف كرديم، تاوانش رو داديم. ديگه خارمون نكن نوكرتم. اين شب عيدي يعني خدا رو خوش مياد ما توي بند باشيم، اوني كه ما انگشت كوچيكهاش تو خلاف نميشيم كنار زن و بچهاش باشه، فقط به خاطر اين كه اون سند خونه داره گرو بزاره، من سند مستراح هم ندارم؟ خدائيش تو خدايي كه اون بالا نشستي؟ مصّبت رو شكر... ادعا داري كه جاي حق هم نشستي. ببخش، آق خدا. غلط كردم. دلم پُر بود يك گُهي خوردم. خدايا ميگن سر سفرهي هفت سين هر چي دعا كني، اجابت ميشه. ما كه، خودت ميدوني سفرهي هفت سين نداريم، همين سيم و سنجاق سر سفره رو با دل پاك از ما بپذير. من چيز زيادي نميخوام. همون دعاي سال قبل رو دارم، يادته؟ اي بابا مگه ميشه يادت باشه، ما هم چه توقعها داريم. دعاي سال قبل يه پاپتي خلافكار، اونم توي زندون كه صدات به پشت در هم نميرسه، مگه ميشه به عرش كبريايي تو برسه. بهرحال خدا جون ما غير تو كسي رو نداريم كه باهاش حرف بزنيم. درد دل كنيم يا سرش داد بزنيم، خودت كه ميدوني. فقط ازت ميخوام من رو ببخشي و عيد سال ديگه كنار خانوادهام باشم.
4 ـ او ماي گاد. ايشالله امسال كتي جون يه دكتر خوب بهم مُعرّفي كنه تا بينيام رو عمل كنم، چشم حسود بخيلها بتركه. بعدش برم دُبي، مسابقهي رقص، روي ممد خرداديانشم كم كنم. واي اگه امسال ويزاي كانادام جور بشه، چي ميشه؟ ژل زير گونههام رو ميبرم بهترين متخصصهاي امريكا تزريق كنند. توي فال قهوهام اومده بود، يه سفر طولاني دارم. ايشالله برم جزاير قناري، اونجا بدنم رو بُرنزه كنم. اوه... ماي گاد. پارسالم همين سفر طولاني توي فالم اومد، قبرس نصيبم شد. دلم ميخواد امسال بعد عيد كه از كنسرت لاس وگاس شهرام برگشتم، اگه ايران موندم، لااقل توي فيلم مسعود جون كيميايي كه تست دادم، آرتيست اول بشم.
5 ـ خدا جون آرزو دارم امسال كه قبول شدم، سه ماه تابستون مامان بياد پيشم. بابا باهاش آشتي كنه و با هم بريم خونهي خودمون. دلم ميخواد ديگه بابا كتكم نزنه و هي دنبال بهانه نگرده كه به مامان فحش بده. خدا جون، دلم نميخواد بچهي طلاق باشم. ميخوام بچهي مامان و باباي خودم باشم. مثل اون روزها كه باباي ميثم، صاحب خونهمون بود. ماشين نداشتيم و منم اتاق نداشتم. همهمون توي يه اتاق باشيم ولي بابا و مامان قهر نباشند. خدا جون هر چي عيدي جمع كردم مال تو، ولي كمك كن مامانم با بابا آشتي كنند.
6 ـ مردم ديوونه... سال نو هم خوشحالي داره؟ سال كه نو ميشه يعني يك سال از عمر بيهودهمون رو پشت سر گذاشتيم و به مرگ نزديكتر شديم، ديوونهها... حالا بخنديد... بخنديد... ميخنديد؟ واقعاً كه... حق هم دارين بخنديد. مهموني برين، مهموني بدين. هيچ كدومتون به اندازهي من مرگ رو تو يك قدمياش حس نميكنه. تقصير خودمه؟ آره... من مقصرم. هيچكدومتون، مثل من رابطهي جنسي مخاطره آميز نداشتين كه از نگاه ترحم آميز و گناه آلود هر دوست و آشنايي فرار كنيد. همهي فاميل باهاتون قطع رابطه كنند كه چي... كه بو ميدي. ايدز داري. آره... من ايدز دارم. من هرزهام، تو خوبي، تو پاكي. آره... نه، تو فقط شانس آوردي و گرنه از منم گنديده تري. توپ سال نو كه ميتركه، دلم هُرّي ميريزه پايين. وقت زيادي ندارم. آره... انگار توپ سال نو همين پيغام رو ميده، وقت زيادي ندارم. خدايا اگه صداي اين بندهي سراپا تقصيرت رو ميشنوي، صدبار كه گفتم غلط كردم. صد بار ديگه هم ميگم. من هم دلم ميخواد سال كه نو ميشه لباس جديد بپوشم، عيد ديدني برم، عيدي بدم عيدي بگيرم. بگم، بخندم. داد بزنم آينده مال منِ. آينده... آينده... همين چند سال باقي مونده، آينده است. آره... اصلاً آينده همين فرداست. من هم مثل تموم هم سن و سالام دلم ميخواد بهم توجه بشه. مردم دوستم داشته باشند. ازم فرار نكنند. خانوادهام من رو ننگ ندونند. من رو بغل كنند. توي بغلشون فشارم بدن. به خدا ويلاي شمال و ماشين آخرين سيستم نميخوام. فقط دوستم داشته باشند... اگه نخواستن بغلم كنند، عيب نداره. فقط دركم كنند. درك اونها درد من رو تسكين ميده...
7 ـ ... ...
هفتمي، دعاي شماست. آره، شما دوست خوبم. هر چي از خدا ميخواي، توي قسمت نظرات بنويس. سبز باشي و خوش و آبي تر
نظرات شما عزیزان: